نیاز به رهبران پروژههای یکپارچه
رهبری پروژه ها و تیم های یکپارچه، نیاز به مجموعه ای خاص از مهارت ها و استعداد ها دارد. صرف معمار، پیمانکار یا مهندس بودن شخص را برای هدایت پروژه های یکپارچه آماده یا واجد شرایط نمی کند. رهبران پروژه های یکپارچه2 علاوه بر خبرگی در رشته باید به همکاری میان رشته ها، قدرشناسی، اشتیاق و همدلی برای تشریک مساعی، تمایل داشته باشند.
باربارا جکسون پروفسور مدیریت ساخت در کالج معماری و طراحی محیطی در دانشگاه ایالتی کال پلی است. او همچنین به عنوان مدیر مرکز مدیریت یکپارچه برای محیط مصنوع فعالیت دارد و مؤلف الزامات طرح و ساخت (آموزش دلمار سنگیج، 2010)3 است.

الزام در رهبری
آموزش خوب در رشته های معماری، مهندسی یا مدیریت پروژه معمولاً متخصصان طراحی یا ساخت را به طور مناسب برای وظیفه ی هدایت یک تیم چند رشته ای شامل افرادی با مهارت ها و انگیزه های مختلف آماده نمی کند. چالش این است که زمانی که این گروه متنوع برای کار کردن بر راه حل یکپارچه ی پروژه گرد هم می آیند، اگر هر عضو تیم تنها دیدگاهش را از زاویه رشته خودش به اشتراک بگذارد، برایش سخت خواهد بود که راه حل را از یک دیدگاه بین رشته ای ببیند.
رهبر پروژه ی یکپارچه
اکثریت موافقند که رهبر واقعی پروژه همیشه کارفرماست، شخصی که اهداف و مقاصد را برای پروژه اش مشخص می کند. اما از دیدگاه اجرایی، کارفرما نمی تواند هدایت، هماهنگی، نظارت و مدیریت اقدامات طراحی و ساخت را به گونه ای که اهداف و مقاصد مورد انتظار پروژه را تأمین نماید، بر عهده داشته باشد. هرچه پروژه های بیشتری به عنوان تلاش های یکپارچه میان طراحان و سازندگان اجرا می شود، این پرسش پر رنگتر می شود که مناسب ترین فرد برای هدایت پروژه ی یکپارچه کیست؟ آیا باید معمار باشد؟ آیا باید پیمانکار باشد؟ دقیق ترین پاسخ این است که اگر رشته تخصصی آنها تمام آن چیزی است که می توانند به چالش رهبری اضافه کنند، احتمالاً هیچ کدام.
در سال 2012، در صنعت ساختمان این امری پذیرفته شده است که به طور کلی تردید و بی اعتمادی قابل توجهی میان مریدان طراحی و پیروان ساخت وجود دارد. هر دو شک دارند که دیگری درک، دانش، یا فهم کافی از خروجی به اشتراک گذاشته شده از سویشان داشته باشد و در نتیجه هیچ کدام اعتماد ندارد که رهبر پروژه ای از تخصص دیگر به [دیدگاه] آنها به قدر کافی توجه کند. بر اساس تجربه، هر دو طرف زمانی که با هم در یک تیم واحد کار می کنند، صرف نظر از نوع قرارداد و کار در شرکتهای مستقل یا تلفیقی، این نگرانی ها را مطرح می کنند.
رهبر پروژه ی یکپارچه باید محیطی ایجاد کند که در آن، هر عضو تیم احساس کند که ارزشمند است، از او قدردانی میشود، به رسمیت شناخته میشود و موفق است. این وظیفه ای حساس برای رهبر پروژه ی یکپارچه است چون اگر رهبر بتواند تجربه ی هر عضو تیم را تغییر دهد در نتیجه باور های آنها در مورد افراد و فرایند تغییر خواهد کرد. اگر باور های آنها تغییر کند، سپس اعمال و رفتار های آنها نیز تغییر خواهد کرد و اگر اعمالشان تغییر کند در نتیجه نتایج تغییر خواهد کرد. این تغییر در تجارب، باور ها، اعمال و نتایج درست در قلب هر رویکرد پروژه ی یکپارچه ای وجود دارد و در نتیجه در قلب رهبری موفق پروژه ی یکپارچه وجود دارد. رهبر پروژه ی یکپارچه نیازمند مهارت های مؤثر و استعداد های خاصی است که معمولاً به عنوان بخشی از برنامه های درسی معماری، مهندسی، یا مدیریت پروژه تدریس نمی شود. در هر صورت رهبران پروژه ی یکپارچه هم می توانند متعلق به هر کدام از رشته های صنعت معماری، مهندسی و ساخت باشند و هم درحال حاضر هستند. هرچند به نظر می رسد برخی ویژگیهای مشترک میان رهبران موفق پروژه ی یکپارچه ی وجود دارد:
- آنها اول گوش میدهند و پرس و جو میکنند، سپس بدونپیش داوری و بدور از عقیده شخصیسوالات مستقیمی می پرسند که به حقایق مسئله بر میگردد.
- در هر چه که انجام می دهند پیشدستانه عمل می کنند.تمرکز آنها بر پیشگیری از بروز مسأله است قبل از اینکه بدل به مشکل شود.
- آنها مستقیم و بلافاصله به مسائل و اختلالات هامی پردازند اجازه نمی دهند مسائل بدتر شده و از کنترل خارج شوند.
- آنها به شدت با تیم درگیر هستند و [مسائل را] از نزدیک و نه با فاصله مدیریت می کنند.
- آنها گفتگواز طریق بحث، درک و حمایت از ارزش ها و پشتوانه منطقی یک عقیده را به بحث در مورد نظراتمخالف یا در رقابت با یکدیگر ترجیح می دهند.
- آنها به جای نظرات عجولانه و واکنشی، پاسخ های جامع و سنجیده میدهند.
- آنها به شدت در روش های تسهیلگری که نتیجه اش ترکیب زاویه دیدهای متعددو رسیدن به درک واحد مورد قبول همگان است،ماهرند.
- آنها امر و نهینمی کنند بلکهترجیح می دهند در چارچوب احترام، بینش ها، خلاقیت و خرد دیگران را قبل از تصمیم گیری بر انگیزانند.
- آنها ازخبرگی شان در رشته ی تخصصی خود آگاه هستند اما به وضوح دیدگاه محدودی را که آن رشته در دستیابی به راه حلی جامع و یکپارچه ارائه می دهد، تشخیص می دهند.
- تمرکز آنها فراتر از برنامه، محصول یا فرایند مورد نظر کارفرما است. آنها در تمام تصمیم گیری ها، بر «مقصود یا هدف» کارفرما از پروژه تمرکز دارند.
نتیجه
به نظر می رسد افرادی که به طور طبیعی دارای مهارت ها و استعداد های لازم برای اینکه رهبر پروژه ی یکپارچه ی مؤثری باشند بسیار نادرند. با رونق شدید استفاده از روش های اجرای پروژه مانند طرح و ساخت، مدیرساخت-سازنده، و روش اجرای یکپارچه، واضح است که رهبران پروژه ی یکپارچه به تعداد کافی وجود ندارند.
برای اطلاعات بیشتر
مرکز رهبری پروژه ی یکپارچه برای محیط مصنوع:
Center for Integrated Project Leadership for the Built Environment: construction.calpoly.edu/cipl.
لابراتوار ما
تهران، میدان هروی، خیابان وفامنش، بلوار آزادی، پلاک 45